نویسنده: حجت الاسلام سیدرضا مودب




 
علوم انسانی، از آن روی که مربوط به انسان، زندگی، اندیشه ها و رفتارهای او است، مورد توجه خاص اسلام است. متفکران مسلمان از زوایای گوناگونی این علوم را مورد توجه قرار داده اند. این اندیشمندان در رابطه با مباحث علوم انسانی دارای آراء و دیدگاه های متعدد و متنوعی هستند. با توجه به گستردگی منابع اسلامی، که به مباحث علوم انسانی می پردازد. از دیرباز علوم انسانی درجهان اسلام و در میان اندیشمندان مسلمان جایگاه خاص خود را داشته است. با لحاظ آرا و اندیشه های این مفاخر بزرگ جهان اسلام نمی توان علوم انسانی را ذاتاً غربی دانست.
موضوع علوم انسانی، انسان بما هو انسان است. انسان مخلوق خداوند است؛ مخلوقی که می تواند هم الهی بیندیشد و هم شیطانی، هم می تواند ملحد باشد و هم خداپرست. انسان مخلوقی است که توان آموختن و بهره مندی از آگاهی را دارد. از جمله تفاوت های آدمی با سایر موجودات در آن است که انسان توان دریافت، تولید و انتشار معرفت را دارد. علم و معرفت ممکن است الهی یا غیر الهی باشد. اگر علم الهی و دینی باشند، تاثیرات بسیاری در رشد فرد و جامعه خواهد داشت.
مقام معظم رهبری، به دلیل اهمیت بسیار علوم انسانی، در سالیان اخیر توجه گسترده ای به علوم انسانی معطوف داشته اند. بنابر اهمیت این امر است که جامعه علمی هم اکنون به جد به اسلامی سازی علوم انسانی می اندیشد. اسلامی سازی علوم انسانی موجب رشد وتعالی انسان و ارتقاء فکری و فرهنگی جامعه اسلامی می شود.

تفاوت اسلامی سازی و بومی سازی

جوامع مختلف علوم، راه یافته به آنها، را بومی می کنند. بومی کردن علم روندی عمومی است در حالی که اسلامی کردن علوم انسانی، فراتر از بومی کردن آن است. بومی کردن علم در دانش های مختلف دیده می شود حتی در صنایعی مانند خودرو و مخابرات نیز به نسبت اقتضائات کشور کوشش می شود آنها را بومی کنند. اما در علوم انسانی بومی کردن در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد آنچه در عرصه علوم انسانی اهمیت فراوان دارد، اسلامی کردن، و به مفهوم بهتر، الهی نمودن این علوم است. به عبارت واضح تر، باید اهداف، راهکارها و چشم اندازهای این علوم را با توجه به اهداف دین تنظیم نمود. به عنوان نمونه علم اقتصاد وقتی دارای ارزش است که بتواند به رشد بشر کمک کند و این مددرسانی را بر اساس معیارهای دینی انجام دهد. این نوع نگرش موجب پدید آمدن اقتصادی خواهد شد متفاوت از علم اقتصاد معمول و متداول که صرفاً حول محور «عرضه و تقاضا»معنا می یابد.
مطابق این دیدگاه اقتصاد زمانی که بتواند در خدمت جامعه دینی باشد و آدمیان را به سمت و سوی الهی سوق دهد علمی دینی و ارزشمند خواهد بود.
این مساله در خصوص دیگر شاخه ها و رشته هایی علوم انسانی نیز صادق است. و علوم انسانی تا جایی از منظر دین مبین اسلام دارای ارزش است که بر مبنای ارزش های دینی شکل گرفته باشد و بنابر همین ارزش ها و هنجارها موجب تعالی جامعه اسلامی گردد.

اسلامی سازی علوم انسانی؛ دشوارتر از دفاع مقدس

فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اسلامی سازی علوم انسانی مسئولیت بسیار سنگینی را بر دوش دانشمندان رشته های علوم انسانی قرار داده است. به تعبیر برخی از اندیشمندان، این مسئولیت حتی از دوران دفاع مقدس هم دشوارتر است. زیرا در شرایط جنگی، ادوات نظامی و مرزهای دشمن کاملاً مشخص است، اما در جنگ فرهنگی با پیچیدگی های زیادی مواجه هستیم. در این جبهه، غرب از ناحیه علوم انسانی به کشورهای اسلامی حمله می کند تا افکار و اندیشه های مسلمانان را با مبانی اندیشه غیر الهی همسو نماید تا به اهداف استعماری خود برسد.
نیمی از دانشجویان در زمینه علوم انسانی تحصیل می کنند که نقطه اصلی هجمه دشمنان هستند. با توجه به آسیب ها و خطرات وارد آمده بر این عرصه اسلامی سازی این علوم از اهمیت خاص برخوردار است. البته در این روند از رشته های فنی و علوم پایه نیز نباید غافل بود و باید توجه داشت که بحث اسلامی شدن در این رشته ها هم می تواند رخ دهد. همانگونه که عنوان شد مساله علوم انسانی بنابر وضعیت و ماهیت آن از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا با مباحث فکر، اندیشه و ارزش های بشری مواجه است. علوم انسانی در وضعیت کنونی دچارحالتی است که توسط آن افکار و آرای غربی بر اذهان دانشجویان و محققان مسلمان تأثیر می گذارد.

کرسی های نظریه پردازی

برگزاری کرسی های نظریه پردازی که زمینه ساز طرح انتقادهای علمی می گردد، از جمله راه کارهایی است که در اسلامی سازی علوم انسانی می تواند موثر واقع شود. تشکیل این کرسی ها در سالیان اخیر، پیشرفت های خوبی داشته است؛ اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله بسیاری وجود دارد. به رغم تشکیل حلقات علمی و نیز جلسات بحث و گفت و گو کمتر شاهد تولید نظریه ای جدید در علوم انسانی هستیم. این در حالی است که عمده متون موجود در علوم انسانی تولید نویسندگان غربی است و این کتب با عناوین متعدد، در کشور منتشر می شوند. در مقابل، تولیدات بومی و اسلامی بسیار اندک است. به نظر می رسد که تلاشی بیش تر برای مقابله با سیل کتب و منشورات ترجمه ای جهان غرب مورد نیاز است. طبعاً باید تغییری اساسی در این وضعیت ایجاد نمود و، با فعال تر نمودن کرسی های نظریه پردازی و آزاداندیشی، در تولید علوم انسانی اسلامی گام های موثرتری برداشت.

موانع و آسیب های اسلامی سازی علوم انسانی

الف-توسعه کمی دانشگاه ها

یکی از نگرانی های مهم در رابطه وضعیت علوم انسانی توسعه و گسترش کمی دانشگاه ها به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی بدون توجه به ارتقای کیفیت رشته ها است. این نگرانی با جایگزینی گسترش کمی به جای ارتقاء کیفی علوم انسانی بیشتر احساس می شود. مواردی از این دست مزید بر علت است تا مسیر اسلامی سازی دانشگاه ها و علوم انسانی با جدیت بیشتری پیگیری شود و این تحول علمی همچنان مداومت داشته باشد. برای تحقق این مهم ضروری است که تعهد و تخصص در کنار هم قرار بگیرد به عبارت دیگر متخصصان و اندیشمندان علوم انسانی باید به مبانی اسلامی و الهی اعتقاد داشته باشند. در راستای تحقق علوم انسانی اسلامی باید به نقد دیدگاه های غربی و غیر دینی اقدام نمود و به تولید اندیشه ها و آرای بر آمده از اعتقادات و باورهای دینی و الهی جدید در حوزه علوم انسانی همت گمارد.
دانش آموختگانی که علوم انسانی را با مبانی و مکاتب غیر دینی فرا گرفته اند نمی توانند از دانش خود در مسیر حل مشکلات جامعه اسلامی استفاده نمایند. از این رو، باید برنامه توسعه کمی دانشجویان و دانشگاه ها مورد بازنگری جدی قرار گیرد.

ب-بی توجهی نخبگان و اندیشمندان

باید کوشش کرد تا هر چه بیشتر نظر اهل فن را به سوی تحول علوم انسانی جلب نمود. تحقق این امر با روشن نمودن مسیر حرکت، پیامدهای تداوم وضعیت فعلی و نیز چشم انداز آینده مسیر است. چرا که یکی از آسیب های مهم در راستای اسلامی سازی علوم انسانی، عدم توجه برخی از نخبگان و اندیشمندان حوزه و دانشگاه به این مساله است.
یکی از مهمترین آسیب ها بی توجهی به وضعیت فعلی عموم انسانی است. رواج گسترده تفکرات سکولاریستی و غیر دینی در دانشگاه ها باعث به حاشیه رانده شدن ارزش های دینی شده است. این مساله باعث ترویج این تفکر شده است که تعهد فایده ای ندارد و باید تخصص بدون تعهد را پذیرفت. چنین فضایی موجب شده است که افرادی در دانشگاه ها پرورش یابند که دارای تفکرات سکولار و ترجمه ای هستند. در واقع این افراد در مقابل غرب احساس خودباختگی و حقارت می کنند.
تغییر چنین وضعیتی با بازگشت به ارزش های الهی و دینی ممکن خواهد بود و در این میان تولید علوم انسانی اسلامی می تواند گامی مهم در این راستا باشد.

ج-عملی نشدن دیدگاه های قائلین به اسلامی سازی علوم انسانی

یکی دیگر از آسیب ها و مشکلات اسلامی سازی علوم انسانی این مساله است که زمینه برای رشد و طرح دیدگاه افرادی که متوجه اهمیت اسلامی سازی علوم انسانی هستند، چندان فراهم نیست. به عنوان نمونه، تقریباً اکثر افرادی که مدیران علم و فناوری در وزارتخانه ها هستند، فاقد تخصص در زمینه علوم انسانی هستند، این دسته از مدیران نمی توانند اهمیت اسلامی سازی علوم انسانی را به درستی درک کنند. این پیشنهاد مناسب به نظر می آید که سرنوشت علوم انسانی در اختیار دانشمندان و متخصصان آن قرار گیرد تا مسیر اصلاح و اسلامی سازی این علوم در جهت اصولی و صحیح آن قرار گیرد.

زمینه های اسلامی سازی علوم انسانی

نیازمند مدیریتی کلان در مسیر اسلامی سازی علوم انسانی هستیم تا تلاش ها و کوشش ها در این راستا، هدفمند و مکمل یکدیگر باشند. در صورت داشتن مدیریت شایسته برنامه ریزی مناسبی برای تحقق این مهم خواهیم داشت.
برای پیشگیری از موازی کاری باید پس از اعمال مدیریت کلان اقدام به ساماندهی فعالیت ها نمود و برنامه ریزی دراز مدت و مشخصی را برای طی مراحل در نظر گرفت در این راستا، باید از مجموعه های تخصصی خواست تا برنامه های خاص خود را تعریف و ارائه نمایند. در غیر این صورت، انجام فعالیت های نامشخص و بی هدف موجب اتلاف منابع عمومی خواهد شد. بنابراین جهت تحول در علوم انسانی، ایجاد برنامه ریزی و جزئی نگری ضرورتی انکارناپذیر است و بدون آن، نمی توان به آینده روند اسلامی سازی علوم انسانی امیدوار بود.
جهت ارتقای علوم انسانی اسلامی در دانشگاه ها، باید مدل ها و نمونه های توانمند و صحیحی بر اساس مبانی دینی و اعتقادی ارائه نمود. طی چنین مسیری باعث از میان رفتن مدل ها و روش های غربی خواهد شد. اما در صورتی که در جهت تولید و ایجاد کالای فکری و دانشی موفقیتی حاصل نشود، نمی توان از ورود تفکرات و اندیشه های غربی جلوگیری کرد. ذهن آدمی مدام در حال آموختن چیزهای جدید از فضا و محیط خود است و مطمئناً اهل فن در حال آموختن علوم تخصصی خود هستند و اگر علوم اسلامی عرضه نشود جای آن را علوم غربی پر می کند.
ورود مفاهیم غربی با علوم انسانی غربی موجب رواج ارزش های غیر بومی و غیر اسلامی در جامعه خواهد شد.
باید با برخوردی حکیمانه و عالمانه در مسیر اسلامی سازی علوم انسانی گام برداشت. راهکاری که برای دستیابی چنین راهکاری با حذف دیدگاه ها و اندیشه های رقیب محقق نمی شود بلکه با ارائه علوم درست و سره قابل تحقق است.
بدون شک در حوزه های علمیه افتخارات بزرگی وجود داشته است و تا حدود صد سال پیش، حوزه ها مرکز تولید علوم انسانی بودند. با ورود دانشگاه ها به عرصه علم و دانش و حضور پر رنگ علوم نوین در جامعه، علوم سنتی در برابر رقیب تازه کار خود دچار غبنی بزرگ شد. در جریان نفوذ هر چه بیشتر علم و فرهنگ غربی ضرباتی به حوزه های علمیه وارد آمد و باعث برهم خوردن معادلات و مناسبات گردید.
خوشبختانه امروزه جریان علمی کشور متوجه ارزش میراث فکری سده های پیشین شده است. نخبگان فکری و علمای فرهیخته جامعه با آگاهی از علم غربی، اندیشه، دانش و ارزش دینی و شرایط جامعه خود در صدد آن بر آمده اند تا با بهره گیری از تراث اسلاف خود (نظر آن چه از شخصیت هایی هم چون ابن سینا و ملاصدرا برای ما باقی مانده است) زمینه مناسبی را جهت تولید علوم انسانی اسلامی فراهم نمایند.

خاتمه

فرهنگ درخشان ایران نشان از توان و ظرفیت بالای نوآوری های علمی مردم آن دارد. فرهنگ سترگی که سال ها در برابر هجمه های گوناگون تاب مقاومت داشته است و بی شک می تواند در مقابل هجوم اندیشه غربی نیز بر مبانی ارزنده پیشین خود پایدار بماند. تحقق این ایده با انجام تلاش های قانونمند و مدیریت صحیح مقدور می باشد. به عبارت دقیق تر با برنامه ریزی مناسب می توان مسیر اسلامی سازی علوم انسانی را هدایت نمود. انجام این مهم با نصب العین قرار دادن فرمایش های مقام معظم رهبری امکان پذیر خواهد بود. با اصلاح روند فعلی می توان مسیر اسلامی سازی علوم انسانی را سرعت بخشید. در این میان نقش حوزه های علمیه بسیار مهم و برجسته است.
منبع: نشریه خردنامه همشهری، شماره 94.